loading...
قلم
آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
بی نام 0 73 tga
م شاعر گمنام بازدید : 29 یکشنبه 18 تیر 1391 نظرات (0)

سلام



کتکم بزنی
هیچ نمیگویمت
اهل نفرین
و گاز زدن سیب دهانت
نخواهم بود
به تکرارم
کاری نداشته باش
دوخته پاره لباست
خواهم شد
برای هر دو دست نامرعی ات
که از ذهنم بالا میرود
هدیه و پولی نمی خواستم
همان ساده گی از پله های
دلت بالا رفتن
برای سکوت ناتمامت
یادم دادی برایم کافی ست
دادم نزنی
به همان درد همیشگی
که دوستم داشتی
برای دوزخ همیشگی
احساسم همین که
عاشق لحظه هامی
تا ابد به یادم
ماندگار خواهی ماند
یادگا ر خواهی ماند

.............
پاداشی
که
از
چشمه
پاک
چشمانت
به روی
دل
ناپاکم
ریخت
برای
حلال بودن
گوشت
کثیف
وگندیده
دلم کافی ست

...............
ایا
شاعر
مختار
به کشتن
شعر
خویش است

==============
ازشاعران ممنونم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 9
  • بازدید ماه : 9
  • بازدید سال : 13
  • بازدید کلی : 1,124
  • کدهای اختصاصی